نقیبزاده: مفهوم «ایرانِ فرهنگی» را مدیون سید جواد طباطبایی هستیم
- شناسه خبر: 3456
- تاریخ و زمان ارسال: 23 اسفند 1402 ساعت 03:45
نقیب زاده: در پرتو اندیشه طباطبایی دریافتیم که اگر دولت فقط به وظایف سیاسی خود عمل کند، مردم بقیه عرصه ها را اداره خواهند کرد
خبرگزاری فلسفه ایران، احمد نقیب زاده سخنان خود را با تاکید بر این نکته آغاز کرد که فقط وسعت دید و علم نیست که از دکتر طباطبایی چهره ماندگاری باقی گذاشته است بلکه نگاه درست و ژرفبین او به تاریخ و جامعه و دیگری شخصیت استوارش است که او را از سایرین جدا میکند. در پرتو نگاه درست او همراه با صلابت و استواری شخصیت او توانستیم بیرق ایرانشهری را دوباره به اهتزاز درآوریم و اجازه ندهیم مدعیان و غاصبان به نام خود ثبت کنند تا روزی فرزندان و وارثان این مرز وبوم جسم این خانه را نیز پس بگیرند چون روح این خانه در طول قرون و اعصار خود را از تمام گزندها مصون و محفوظ بوده است. در پرتو روشنگریهای این استاد فرزانه جوانان ما درک کردند که ایران فقط یک سرزمین نیست، بلکه یک اندیشه و فرهنگ پویا و یک نظام فکری است که میتوان مصادیق و عناصر مقوم آن را برشمرد. هیچ نظم دنیوی بدون پشتوانه فکری و باورها و اندیشههای منسجم و ریشهدار در عین حال منطبق با نظم طبیعت و هستی نمیتواند در طول تاریخ پایدار بماند، این رازی بود که دکتر طباطبایی در میان اندیشمندان برملا کرد و خود او در پرتو این اندیشه برجسته شد.
به گفته دکتر نقیب زاده این اندیشه ایرانشهری یک اندیشه جدید نبود و پیش از آن مرحوم محمد محمدی ملایری یکی از اساتیدی بود که چندین جلد کتاب به این موضوع اختصاص داده بود اما هرگز به اندازه دکتر طباطبایی درخشش پیدا نکرده بود و این خط مستمری بود که دکتر طباطبایی در تاریخ ایران پیدا کرد و نقاط ضعف و قوت آن را نیز شناخت. دکتر طباطبایی همچنین در آخرین سخنرانی خود این نکته را که فلسفه و اندیشه ما با ادبیات گره خورده است را عنوان کرد و ما در پرتو اندیشه دکتر طباطبایی دریافتیم اگر دولتی پیدا شود و فقط به وظایف سیاسی خود عمل کند؛ یعنی ایجاد نظم و مقاومت در برابر دشمن خارجی و توزیع مناسب امکانات، جامعه ایرانی میتواند تمام حوزهها اعم از هنر، ادبیات، علم و…را بازسازی کند ولی متاسفانه دولتها در جامعه مدنی مداخله میکنند.
درا دامه آقای صادق سجادی از آن جهت که سابقه طولانی موانست با استاد طباطبایی را داشتند به احوال ایشان اشاره نمودند که در ادامه گزیدعه سخنان ایشان را میخوانید:
سجادی: هرگز شکایتی از دشواریهای مادی و معنوی از استاد طباطبایی نشنیدم
طباطبایی خلق و خوی سلیم و صادق و روشنی داشت و محققی مظلوم و دانشمندی جدلی و نقادی کم مانند بود که در کار علم و تحقیق مسامحه و چشم پوشی از خطا و غلط فاحش نداشت و دعویهای بیپایه را خیانت بر علم و فرهنگ میدانست و بیشتر حملاتی که به او میشد حاصل صراحت و سادگی و بیریایی او در نقد و بررسی و ملاحظات پژوهشیاش بود و دلیل اخراجش از دانشگاه نیز به همین خلق و خوی او برمیگردد. به گفته سجادی میتوان بر برخی از نقادیها و آرای او خرده گرفت و موافق نبود و طبیعت تحقیق نیز همین است اما طباطبایی دانشمندی خوش محضر، بذلهگو و طنز شناسی قوی بود و از عقیده خود مگر به دلایل مستند و مدارک معتبر باز نمیگشت. او خالصانه و مخلصانه به ایران و فرهنگ ایران و زبان و ادب فارسی عشق میورزید، به دیده او این زبان و فرهنگ مهمترین وجه هویت ایرانی و بزرگترین عامل دوام ایران است. او ایران را در پهنه فراز و نشیب تاریخ به رغم قبض و بسط مستمر مرزهای جغرافیایی آن بر اثر تحولات گوناگون و به رغم حکومتهای متعدد در سرزمینهای ایرانی پس از اسلام، یک واحد سیاسی و فرهنگی با هویتی یکتا میدانست و نظری که این هویت و وحدت را مخدوش میکرد بیارزش میدانست. مرحوم طباطبایی به اعتبار نگاهش به تاریخ و جامعه و فرهنگ ایرانی، تحقیق و تدقیق در اسباب انحطاط و مبارزه با جهل و تجاهل که نمادی از ریاکاری فرهنگی است و کوشش برای نشان دادن راه دانش، فیلسوف بود چون از وظایف فیلسوف امروز کاوش اندیشه در نهاد و عمق وجوه مختلف کنش و واکنش و کردار متقابل انسان و جامعه و فرهنگ است،
آقای سجادی ادامه داد: حضور استاد طباطبایی در درسهای استادان برجسته فلسفه چون علامه طباطبایی، هانری کربن و… بسی آموزنده بود و از آنها در درک عمیقتر فلسفه سیاسی و تاریخ بهره ها برد اما بیشتر توجه ایشان به شاخه حکمت عملی معطوف بود و آثار او نیز گواه این مدعاست. طباطبایی به سبب ایراندوستی به مفهوم وسیع و در عین حال مخالف با قومگرایی افراطی در پهنه ایران و نیز برخی عقاید سیاسی و اجتماعی مورد حمله قرار گرفته بود. سجادی در پایان افزود طباطبایی در دوستی و وفاداری ثابت قدم و بسیار ساده زیست بود و هرگز شکایتی از دشواریهای مادی و معنوی از او نشنیدم، در بیماری جانکاه نیز چنین بود. ایشان حتی هنگامی که در تخت جراحی و دوره نقاهت بود، دست از صحبت علمی و بذلهگویی نمیکشید، همین روحیه بود که او را در سالهای دراز در تحمل بیماری خود مدد رسانید.